دنیا وفا ندارد ای نورِ هر دو دیده ...
که زیاد گوش می دهد
زنی که می نویسد
عاشق زنی مشو که فرهیخته است
افسونگر ، وهم آگین ، دیوانه
عاشق زنی مشو که می اندیشد
که می داند ، که داناست
که توان پرواز دارد ...
زنی که خود را باور دارد
عاشق زنی مشو که هنگام عشق ورزیدن
می خندد یا می گرید
که قادر است روحش را به جسم بدل کند
و از آن بیشتر ، عاشق شعر است
اینان خطرناک ترین ها هستند
و یا زنی که می تواند
نیم ساعت مقابل یک نقاشی بایستد
و یا که توان زیستن بدون موسیقی را ندارد
عاشق زنی مشو که
پُر ، مفرح ، هشیار، نافرمان و جواب ده است
که پیش نیاید که هرگز عاشق چنین زنی شوی ...
چرا که وقتی عاشق زنی از این دست می شوی
که با تو بماند یا نه ..
که عاشق تو باشد یا نه ..
ازین گونه زن ، بازگشت به عقب
ممکن نیست
هرگز ...
مارتا ریورا گراید